وبلاگ برو بچه های اقوام ما

بزرگ شدیم...از هم جدا شدیم... اما هنو ز همدیگرو مثل بچگی ها دوست داریم

وبلاگ برو بچه های اقوام ما

بزرگ شدیم...از هم جدا شدیم... اما هنو ز همدیگرو مثل بچگی ها دوست داریم

من اومدم

سلام علکم خوووبستین؟ همه سرجاتون نشستین؟ 

سلام سلام ۱۰۰ تا سلام دی دی دین دی دین دین مسعود خوب و خوش کلام دی دی دین دی دین دین 

من اومدم با کوله باری حرف اما چون قدرت تای‍‍‍‍‍‍‍‍‍ب فارسیم ۱کم مشکل داره بنابراین در اولین یادداشتم فقط میخوام بگم که مامان بابا دوووووووووووووووووووووووستون دارم انشالله در دومین مطلبم به بقیه ی خانواده هم می ب‍ردازم باشین تو خماریش فعلا هه هه هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه نیشتو ببند بای بای ما رفتیم 

 زت زیاد

نسیم نماینده

سلام به قوم و خویشا! 

 

اقا من نماینده شدم 

 

خیلی باحاله 

 

من می توانم 

  

من کم نمیارم 

 

من موفق خواهم شد 

 

من درس هایم را خواهم خواند 

 

و همه من را دوست خواهند داشت

نسیم جون

سلام مامان جان. مطلبتون واقعا تکان دهنده و جالب بود. از کجا آوردینش؟ این قدر ازش خوشم اومد که میرم میذارمش تو وبلاگ کلاسمون. دستت درد دنکنه. بوس ماچ.

زنگوله

بر اساس تحقیقاتی که در دانشگاه میشیگان صورت گرفته یک زندگی سالم به چهار امر مهم بستگی دارد:

۱- عدم استعمال دخانیات. ________ ۲- پایین نگه داشتن وزن.

۳- تغذیه‌ی مناسب. _____________ ۴- ورزش.

جالب است بدانید از بین ۱۵۳۰۰۰ نفر مورد بررسی قرار گرفته شده فقط ۳٪ همه‌ی چهار مورد بالا را رعایت می‌کردند.

اکثر مردم وقتی وارد زندگی بزرگسالی می‌شوند به دلیل مشغله های مختلف دچار عادت های بد و ناسالم می‌شوند. همه‌ی ما بار ها و بارها مقالاتی مثل همین را خوانده‌ایم و تصمیم گرفته‌ایم آنها را عملی کنیم ولی نکرده‌ایم.
ولی اگر هرگز شروع نکنیم مطمئن باشید ضرر بزرگی خواهیم کرد و بعد ها افسوس خواهیم خورد. چون زمان و سلامتی و جوانی دیگر هرگز باز نخواهند گشت.
آیا عاقلانه تر نیست با کمی غلبه بر احساس تنبلی چندین سال زندگی شادتر و سالم‌تری برای خود بسازیم؟

در زیر ۴۰ کار مفید برای سلامتی آورده شده که انجام دادن آنها حداکثر ده دقیقه طول خواهند کشید ، فکر می‌کنم برای شروع یک زندگی سالم خوب باشد:

۱- مسواک بزنید.

۲- ۱۵ تا بشین پاشو بروید.

۳- صاف بنشینید.

۴- یک سیب بخورید.

۵- سرخط های مربوط به سلامتی روزنامه ها را بخوانید.

۶- بایستید و کمی به بدنتان کش و قوس بدهید.

۷- ۱۰ بار وزن را از طرفین روی یکی از پاهایتان بیاندازید.

۸- یک لیوان آب بنوشید.

۹- لبخند بزنید.                                                      

۱۰- یک نقل قول خوب و روحیه بخش توییت کنید.

۱۱- یک نفس عمیق بکشید.

۱۲- ده دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید.

۱۳- کمربندتان را ببندید.

۱۴- دست هایتان را بشویید.

۱۵- به مادرتان تلفن کنید.

۱۶- یک دستور غذای خوب و سالم را به دوستانتان بدهید.

۱۷- خودکاری که نمی‌نویسد را دور بیاندازید.

۱۸- هنگام آگهی های بازرگانی تلویزیون ۱۰ تا شنا بروید.

۱۹- کمی فلفل به سالادتان اضافه کنید.

۲۰- کنترل تلویزیون را کمی دور بگذارید تا برای عوض کردن کانال بلند شوید.

۲۱- پنجره‌ای را باز کنید.

۲۲- نظری در یک وبلاگ بنویسید.

۲۳- فرزندانتان را بغل کنید.

۲۴- کمی کرم مرطوب کننده و ویتامینه به دستانتان بزنید.

۲۵- از کسی که لیاقتش را دارد تشکر کنید.

۲۶- لباس هایتان را برای فردا آماده کنید.

۲۷- یک بار به جای چای قهوه بنوشید.

۲۸- کلید هایتان را یک جای مشخص قرار دهید.

۲۹- نامه یا ایمیلی دوستانه برای یکی از دوستانتان بفرستید.

۳۰- به یک موسیقی آرامش بخش گوش دهید و ذهنتان را آزاد کنید.

۳۱- ۱۰ دقیقه استراحت کنید.

۳۲- میز کار و صفحه‌ی نمایشگرتان را تمیز کنید.

۳۳- پنج دقیقه Free Rice بازی کنید.

۳۳- کمی آجیل بخورید.

۳۴- یکی از دوستان خوبتان را برای یک شام سالم دعوت کنید.

۳۵- یک خوردنی برای فقیری تهیه کنید و به او بدهید.

۳۶- چشمانتان را ببندید و فکر کنید چه چیزهای خوبی در زندگی دارید.

۳۷- این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

۳۸- دست و صورتتان را بشویید و ۳ دقیقه از پنجره به دوردست نگاه کنید. (برای چشم مفید است.)

۳۹- برای پرنده ها دانه بریزید.

۴۰- یکی از کار های بالا را همین حالا انجام دهید!

کار های بالا هر کدام به نحوی مفید هستند و باعث سلامتی جسمی ، اجتماعی ، روانی و… می‌شوند. انجام دادن هر کدام از آنها حداکثر ۱۰ دقیقه طول خواهد کشید. پس تنبلی را کنار بگذارید و همین الان چند تا را انتخاب کرده و انجام دهید مثلآ ابتدا لبخند بزنید سپس یک لیوان آب بنوشید سپس یک سیب را در حالی که از پنجره به بیرون نگاه می‌کنید بخورید.                  

تشکر

برچسب «متشکر» نماد زیبایی از درخشش یک انسان در مسیر کمال است .سالک مسیر کمال همواره شاکر است .شاکر خدا و شاکر انسان ها .او لحظه به لحظه بر نعمت ها و محبت هایی که از خدای رحمان و از خلق خدا دریافت می کند توجه دارد و برای آن همواره به شکر گزاری مشغول است .همواره نعمت های بیشتری را ازخدای رحمان دریافت می کند و زندگیش سراسر دستاورد و افتخار است .انسان متشکر انسان های دیگر را هم از خود خوشنود می کندآنجا که بر تمامی مهر و محبت آنان توجه دارد و از آنان قدر دانی و سپاس گزاری می نماید .                              * شکر نعمت نعمتت افزون کند*

نسیم

سلام بیتا جون. خوبی خانوم ؟ حسابی فعال شدی تو وبلاگ تربتی ها . برنامت چیه واسه فرجه ها؟ من تصمیم گرفتم فرجه ها نیام خونه. برم خونه مشهدمون و بترکونم! ... 

 

آخر این هفته با مامی و ددی میریم بیرجند. نگین مون جشن فارغ التحصیلی داره. یه کوچولو تو دلم نگرانم. بعد این همه مدت بلاخره دارم میرم بیرجند. می دونی چی میشه؟...  

 

جمله تکراریه که بگم درسام زیاده......... 

 

چند روز پیش مامانمو و احسان رفتند واسه مامیم گوشی خریدند. خیلی گوشی توپیه. حالا بیای بهت نشون می دم.  

 

احتمالا وعده دیدار ما   ۱۵ تیر ماه!

شاد باش

سلام نسیم عزیز 

این حرفا چیه!!!!! من و تو لحظه سال تحویل رو با انرزی و هیجان گدروندیم مگه نمیگن هرطور لحظه سال تحویل باشی تا اخرسال همین طوری خب پس تا اخر سال باید ۲تامون سرحال باشیم  

درسته حجم درسات زیاده وسخت ولی یادت بیاد که چند ماه پیش روز شماری میکردی که دانشگاه و درسات شروع شه....... 

پس خوب باش وفکرای خوب بکن!!من خودم وقتی به درسا واینکه تا ۳ماه نمیتونم خونه بیام فکر میکنم حالم میگیره ولی سعی میکنم خودمو با درسا و کلاسای تفریحی سرگرم کنم 

کلاس شنا تو دانشگاه ثبت نام کردم از این هفته شروع میشه.  

کوهم رفتیم جو جالبی بود همه با هم اشنا شدیم ۸نفر بودیم.خوش گذشت 

اگه بشه میخوایم یه وبلاگه بچه های تربتیه دانشگاه های اصفهان درست کنیم اگه درست شد حتما بهت خبر میدم 

نسیم من تو رو دوست دارم و دوست ندارم ناراحت یا بی حال باشی.پس دفعه بعد نشنوم چشات خواب الوده یا بی حوصله باشی 

تلاش

 وَ اَن لَّیسَ للاِنسَانِ اِلّا مَا سَعَی وَ اَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُرَی ثُمَّ یُجزَاهُ الجَزاءَ الاَوفَی   

                                                                             (نجم/39-41)

نیست برای انسانی مگر آنچه خود سعی می کندو به دست می آوردو نتیجه سعی

 خود را به زودی می بیند.

 به قدم کوش تا به کام رسی                     مرد وامانده کاروان رس نیست

 هم زخودجوی هرچه می جوئی              که به غیرازتو در جهان کس نیست

                                                                                 (ابن یمین)

نسیم سال جدید

سلام بیتایی . این روزها افسرده و سرد شدم. درس ها مون خیلی زیاده . و من هم خالیم از هر احساس و هیجانی. دوستام می گن چرااینقدر چشات خواب آلوده! نمی دونم . چمه . ولی دیگه اصلا اون ادم شاد قدیمی نیستم. برام دعا کن.

بی تای سال جدید

سلام 

مثل همیشه هفته اول که بعد چند وقت ادم میاد خوابگاه دلگیره وسخت میگذره ولی از اونجایی که قراره ما ادمهای مثبتی باشیم سعی کردم خیلی سخت نگذره 

نسیم جون اون دیدار بچه های تربت که گفته بودم همین جمعه قراره بریم 

ازاین هفته هم میان ترمامون شروع میشه و باید خرخونیو شروع کرد  

امروز احمدی نژادگرامی اومده بود اصفهان!!!!! 

این خبرها وحرفای من...

نسیم

سلام چه خبرها؟ هیچ کی نیست ؟ من هم حرف خاصی ندارم!

آبدار چی شرکت مایکروسافت

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد

رئیس هیئت مدیره مصاحبهش کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت:

«شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین...


مرد جواب داد:

«اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»

رئیس هیئت مدیره گفت:

«متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین.و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»

مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد.نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه.

تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10 کیلویی گوجه فرنگی بخره.

یعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت.

در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایهش رو دو برابر کنه.

این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت.

مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه.

در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد.

به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت ....


پنج سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکاست.

شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامه ربزی کنه، و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره.

به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد.

وقتی صحبت شون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»



نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید:

«شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین..

میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:

آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت Surprised

احسان

سلام نسیم

خوبی

من تو اینترنت گشتم دیکشنری دورلند برای موبایل پیدا نکردم ولی غیر موبایلش هست

قانون بیست/ هشتاد

در سال ۱۹۰۶ یک اقتصاددان ایتالیایی به نام ویلفر دو پارتو در حین تحقیق راجع به توزیع ثروت در ایتالیا متوجه شد که ۸۰% ثروت کشورش در دست ۲۰% افراد است، او ۲۰% بانفوذ و ثروتمند را اقلیت مهم و بقیه ۸۰% جمعیت جامعه را اکثریت کم اهمیت نامید، بسیاری از محققان این پدیده را در امور تخصصی خود مورد بررسی قرار دادند و به نتایج مشابه جالبی رسیدند.
پیشتاز مدیریت کیفیت، دکتر ژوزف جورانکه در سال ۱۹۴۰ در آمریکا می‌زیست، یک اصل جهان شمول را شناسایی کرد و آن را به پارتو نسبت داد، او این اصل را اصل پارتو یا قانون ۸۰/۲۰ نامید.
قانون مذکور یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در زمینه مدیریت و زندگی است، به مثال‌های زیر توجه کنید:
۸۰% سود شما مربوط به ۲۰% از محصولات یا خدمات شماست.
۸۰% بیماران دچار ۲۰% بیماری‌ها می شوند.
۸۰% انبار شما از ۲۰% لوازم شما پر است.
۸۰% تصادفات مربوط به ۲۰% جرایم رانندگی است.
۸۰% شاخص سهام نربوط به ۲۰% شرکت هاست.
۸۰% مشکلات پرسنلی سازمان شما مربوط به ۲۰% کارکنان است.
جمله طلائی:
۸۰% موفقیت شما مربوط به ۲۰% از فعالیت شماست.
ما اغلب افرادی را می بینیم که در تمام مدت کار می‌کنند، اما ظاهرا” کار زیادی انجام نمی‌دهند، اما انجام یک یا دو کار اصلی را به بعد موکول می‌کنند. قاعده کلی ۸۰/۲۰ می‌تواند به عنوان یک یادآوری روزانه در خدمت شما باشد و به ما یادآور شود که ۸۰% زمان و انرژی خود را بر ۲۰% آنچه واقعا” مهم است متمرکز کنیم.
بدین منظور قبل از شروع هر کاری از خود بپرسیم: “آیا این کار در زمره ۲۰% مهم است یا ۸۰% کم اهمیت؟“

نسیم جون

الهی من قربون مامان گلم بشم با این حرف های قشنگت  

 

حسابی منو شارژ می کنی. عاشقتم مامانی

روحیه

 روحیه زیبای شما در شما اندیشه های قشنگ ایجاد می کند ،

حرکت ایجاد می کند و از زندگی شما یک شاهکار می سازد.

                   «روحتان بزرگ و دلتان دریا»

نسیم

سلام بیتا جون. خبر جدید و داغ این که چهارشنبه ۲۸ ام عروسی عاطفه الیاسی. و همه دوستان رو خانوداگی دعوت کرده.  تا بعد بای

بی تا

سلام به احسان گلم 

 داداشی یه بار ورودتو به وبلاگ خوش امد گفتم عنوان نوشتم بی بی بود. 

خیلی خوشحالم که دارم میام پیشت داداشی از راه دور میبوسمت 

 

 

سلام به نسیم جون 

من ۱۱ظهر۴شنبه میرسم مشهدودقیقاهمون۴شنبه عصرکه میگی خوبه میتونم بیام پیشت تاوقتی بیام مشهدم فکر نکنم دیگه بتونم بیام سایت چون امتحان دارم ووسایلمم جمع نکردم 

باز اس ام اسی باهات هماهنگ میکنم. 

نسیم تولدم تو کوه صفه گرفتم خیلی باحال شد شب هم تو اتاق کل بچه های سالنمونو دعوت کردیم تا ۲شب بزن برقص بود مثل همیشه یادت کردم 

به امید دیدار هرچه سریعتر...... 

سلام خاله عزیزم 

جمله ها وداستاناتون خیلی خوبه وتاثیرگذار دوست دارم منم همین طور باشم وهرچی تو ذهنمه بتونم عملی کنم

داستان

پیرمردى تنها در مینه‌سوتا زندگى می‌کرد. او می‌خواست مزرعه سیب‌زمینی‌اش را شخم بزند اما این کار خیلى سختى بود. تنها پسرش که می‌توانست به او کمک کند در زندان بود پیرمرد نامه‌اى براى پسرش نوشت و وضعیت را براى او توضیح داد.
پسرعزیزم من حال خوشى ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب‌زمینى بکارم من نمی‌خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من براى کار مزرعه خیلى پیر شده‌ام. اگر تو اینجا بودى تمام مشکلات من حل می‌شد من می‌دانم که اگر تو اینجا بودى مزرعه را براى من شخم می‌زدى.
دوستدار تو پدر
پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد
پدر، به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، من آنجا اسلحه پنهان کرده‌ام.
٤ صبح فردا ١٢ نفر از مأموران
Fbi
و افسران پلیس محلى دیده شدند، و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه‌اى پیدا کنند.
پیرمرد بهت زده نامه دیگرى به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقى افتاده و می‌خواهد چه کند؟
پسرش پاسخ داد: پدر برو و سیب‌زمینی‌هایت را بکار، این بهترین کارى بود که از اینجا می‌توانستم برایت انجام بدهم.
هیچ مانعى در دنیا وجود ندارد. اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کارى بگیرید می‌توانید آن را انجام بدهید
مانع ذهن است. نه این که شما یا یک فرد کجا هستید.

ترانه های جام

بیا که آرزوی دیدار دارُم       دمی بنشین که با تو کار دارُم 

دمی بنشین تو نور دیده من    که راز دل با تو بسیار دارُم

                                                       

درخت غم به جانم کرده ریشه       به درگاه خدا نالم همیشه

رفیقان قدر یکدیگر بدانید           اجل سنگ است و آدم مثل شیشه

نسیم دانشجو

سلام. بیتا من ۲۲ تعطیل میشم. تو کی می رسی مشهد؟ می خوام سر کلاسای سبکم بیای. چو ن کلاسای سنگینم واقعا حوصلتو سر می بره. یکی از بچه ها هم دوستشو آورده بود داشت دیوونه می شد. اگه چهار شنبه بعد از ظهر بیای خیلی خوبه. من و سارا قرار گذاشتیم چهارشنبه ها بریم بیرون. کلاس روانشناسی دارم بعدش هم میریم بیرون. خوبه؟  

 

آقا احسان سلام. یه سوال. ببینین یه دیگشنری هست به نام دیگشنری دورلند. فرهنگ انگلیسی فارسی پزشکیه. می خوام برام تو اینترنت نگاه کنین ببینین می شه این دیگشنری رو دانلود کرد واسه موبایل؟ اگه بشه خیلی عالیه. الان تو گوشیم دیگشنری جاوا و پی ام دی دارم. اما بعضی لغت هایی که می خوام معنی شو نداره. بعد اگه پیداش کردین آدرس یه مغازه نرم افزار موبایل آشناتونو بهم بگین برم سفارش بدم واسم بریزن. چون واقعا لازمش دارم و پولشم هر چی بشه می دم. حتما خبرم کنین. مرسی.  

 

مامانی سلام. چه طورین خوبین؟ ماما ن اون شب برای اولین باز از ماهیتابه کوچولوم استفاده کردم و توش سوسیس درست کردم. و نشستم تو اتاق تنهایی خوردم. بعد به یاد شب هایی افتادم که همه دور هم میشستیم و سوسیهای چاق و تپلی که شما سرخ کرده بودین رو می خوردیم. هی عجب روز هایی بود ها ! تصمیم گرفتم شب هایی که شام پلو داریم سفارش ندم و یه چیز ساده مثل نون و پنیر بخورم. از مغازه هم گاهی شیر کاکائو می خرم. آخر هفته واسه تعطیلی به من زنگ بزنین تا ببینم چه کار کنم. چون اختمالا باید تمام وسایلموو جمع کنیم . چون می خوان  خوابگاه رو اجاره نوروزی بدن.

احسان


سلام بیتا جون

خوبی

وقت کردی یه بار هم برا دادا پیام بذار درسته که چند روز به تولدت نمونده ولی تحویل بگیر قیافه نگیر


سلام نسیم

خوبی

ناخدا بودن بهتر از پیرمرده وقتی که شنا کردن هم بلد باشی یعنی فقط به یک چیز اکتفا نکنی.


بدون درک مطلب هر قدر هم در جهت رفع و حل مشکل تلاش کنیم نتیجه‌ای جز به هم ریختگی و اغتشاش فکری در بر نخواهد داشت.

دیل کارنگی

بیت بیت

سلام نسیم جونم نه بابا ناز چیه!!!!!!!!!!!! 

این چند روز تعطیلی خواهر یکی از بچه ها اومده بود سرمون خیلی شلوغ بود همش بیرون بودیم جای تو هم واقعا خالی 

خب میبینم که رفتی رانندگی بدون من دستت درد نکنه!!!!!!!!ایول خیلی پیشرفت کردی 

راستی من نبودم کی دنده عوض می کرد!!! 

خوبه عید بیام دوباره بساط رانندگی رو راه میندازیم.... راستی من برا ۲۰اسفند بلیط گرفتم کلی خوشحالم حالا نزدیکاش که شد باهات هماهنگ میکنم 

یه خبر جالب دیگه هم دارم قرارشده بعد عید بچه های تربتیه دانشجوی اصفهان(هردانشگاهی)باهم بریم کوه و باهم اشنا شیم حساب کردیم۱۲نفری میشیم!!!!!!!!! 

نسیم دلم واقعا برات تنگ شده.بوس بوس

نسیم خانوم

سلام به اقوام عزیز تر از جانم.  

اقا احسان بابا ای ول عجب داستانی نوشتین. ولی خودمونیم ها . بلاخره ناخدا بودن بهتر از پیر مرد بی سواد بودنه دیگه!   

 

بیتااااااااا..........! کجایی تو؟ داری کم کم نگرانم میکنی. از آخرین باری که نوشتم یه روز در میون میام و میبینم هیچ خبری ازت نیست. ببینم نکنه داری ناز میکنی چون  چند روزه دیگه یه خبراییه؟ ... آره ناز میکنی؟... 

بیتا جات خالی دو تا شاهکار دیگه کاشتم. چهار روز تعطیلی اومدم خونه . به بابا گفتم بابایی من اومدم! رد کن بیاد سوییچ ماشینو! بعد یه بار در جوار پدر گرامی نگین رو تا ترمینال بردم. بابام داشت سکته میکرد ولی به روی خودش نیاورد. یه بار دیگه خواستیم بریم قادرآباد. من نشستم. واویلا عجب راهی داشت. حسابی ناهموار. یه جا باید پیچ می زدم که یه دفعه ماشین روی یه تپه کوچیک خاکی گیر کرد و چشمت روز بد نبینه آبروم رفت. یه طرف ماشین تو هوا موند. و هر کار کردیم از جاش تکون نخورد. بعد یه ربع اقای صادقی و بابای تو اومدند . یه مرد دیگه هم اومد. و اونقدر هل دادیم تا جونمون در اومد و ماشین بلاخره راه افتاد. نتیجه در راه برگشت پدر ماشین را نداد به من! الهی بگردم بابای تو همش می خواستند به من روحیه بدند و تا آخر هی منو دلداری می دادند که باید شجاع باشم و نترسم و پرواز کنم. تو هم که منو می شناسی اگه یه ذره ناراحت بوده باشم. تازه خوشحال بودم بیام زودتر واست سوتیمو تعریف کنم. ولی فرداش جسارت به خرج دادم ماشین رو برداشتم و با ماریا و سمانه و الناز کمال رفتم خیابون و همه جای تربت جام رو گشتیم. خیلی جاها نزدیک بود آدم زیر کنم . خیلی جاها احتمال مرگ صد در صد بود. ولی بلاخره خدا رو شکر سالم به خونه رسیدیم. جات واقعا خالی بود. خیلی یادت کردم. به الناز گفتم اونروز اومدیم دنبالت نبودی. واویلا تو که نبودی که منو راهنمایی کنی. اون سه تا غرق حرف بودند من تنهایی جون می دادم.   

خوب تو چه خبر ها؟ یه چیزی بگو خانوم!

احسان

اگر فکر می‌کنید که استوارید، بهوش باشید که نیافتید!


یک کشتی بود که در آن یک ناخدای جوان و باسواد و یک خدمه پیر و بی‌سواد مشغول به کار بودند. پیرمرد هر شب بعد از کار به کابین ناخدا می‌رفت و به سخنان مرد جوان گوش می‌داد. یک شب ناخدای جوان رو به پیرمرد کرد و گفت: آیا زمین شناسی خوانده‌ای؟! پیرمرد پاسخ داد: نه ناخدا من هیچ وقت به مدرسه و دانشگاه نرفته‌ام. ناخدا گفت: پیرمرد، تو یک چهارم عمرت را از دست داده‌ای. پیرمرد ناراحت و غمگین به اتاق خود بازگشت و با خود در این فکر بود که مطمئناً ناخدا درست می‌گفته و او یک چهارم عمر خود را از دست داده است. شب بعد باز پیرمرد به اتاق ناخدا رفت. ناخدا امشب پرسید: ای پیرمرد آیا اقیانوس شناسی خوانده‌ای؟

- ای ناخدا اقیانوس شناسی چیست؟ من که درسی نخوانده‌ام.
- ای پیرمرد، پس تو نیمی از عمرت را از دست داده‌ای.
پیرمرد باز هم غمگین و ناراحت به اتاق خود برگشت و بار در این فکر بود که مطمئناً ناخدا درست می‌گفته و او نیمی از عمر خود را از دست داده است. در شب سوم پیرمرد به کابین ناخدا رفت و این بار ناخدا پرسید: آیا از علم هوا شناسی آگاهی داری؟
- ناخدا، هوا شناسی چیست؟ من که گفتم که هرگز به مدرسه نرفته‌ام.
- تو دانش زمینی را که روی آن زندگی می‌کنی نمی‌دانی، دانش دریایی را که از آن امرار معاش می‌کنی نخوانده‌ای! دانش هوایی که هر روز با آن سر و کار داری نخوانده‌ای! پیرمرد تو سه چهارم عمرت را بر باد داده‌ای.
پیرمرد با خود گفت: این مرد دانشمند می‌گوید که من سه چهارم عمرم را از دست داده‌ام. پس حتماً همینطور است.
باز هم پیرمرد ناراحت و نگران که تنها یک چهارم از عمر او باقی مانده شب را در اتاق خود غصه خورد. 

اما صبح، ناخدا صدای کوبیدن در اتاق خود را شنید. در را باز کرد و پیرمرد در مقابل در نفس زنان پرسید:
- ناخدا. آیا از علم شنا شناسی چیزی می‌دانید؟
- شنا شناسی؟ منظورت چیست؟
- می‌توانید شنا کنید؟
- نه! من شنا بلد نیستم.
- جناب استاد ناخدا !!! شما همه عمرتان را بر باد داده‌اید! کشتی به یک صخره برخورد کرده و در حال غرق شدن است. آنهایی که می‌توانند شنا کنند، به ساحل نزدیک می‌رسند، اما آنانی که بلد نیستند غرق می‌شوند. خیلی متأسفم استاد ناخدا! شما حتماً جان خود را از دست خواهید داد.

عجب اتفاق جالبی بود. مرد جوان چقدر مغرورانه در مورد آن پیرمرد قضاوت می‌کرد. به یاد یک جمله افتادم که می‌گه: 
اگر فکر می‌کنید که استوارید، بهوش باشید که نیافتید!

تمام زندگی مرد مغرور در برابر یک چهارم باقی‌مانده عمر پیرمرد.

خیلی وقتها هست که ما وقتمون رو صرف آموزش چیزهایی می‌کنیم که به نظرمون می‌آد خیلی با ارزش هستند و به اون‌ها افتخار می‌کنیم و پیش خودمون فکر می‌کنیم که دیگه علامه دهر هستیم و زندگیمون رو روی همون آموخته‌ها پایه‌گذاری می‌کنیم. اما زمانی‌که با چیزهای ناشناخته روبرو می‌شیم که شیوه حل کردن اونها رو نمی‌دونیم، خودمون رو موجودات ضعیفی می‌دونیم.

بی سوادان آینده آنهایی نیستند که خواندن و نوشتن بلد نیستند، بلکه کسانی هستند که نمی‌توانند یاد بگیرند.

حرف های خاله(2)

اشخاص موفق به طور مداوم از روحیه ای قوی برخوردارند . یک لحظه به مواقعی که دارای روحیه قوی بوده اید بیندیشید .  در مورد قدرت روحیه سخن گفتن یک چیز است و تجربه کردن چیز دیگر . کلید رسیدن به نتیجه دلخواه آن است که امور را طوری به تصور در آوریم که روحیه ما را تقویت سازد و به ما شهامت برداشتن قدم هایی را بدهد که سرانجام ما را به نتیجه برساند . اگر کاری را بدون نتیجه در نظر بگیریم طبعاً بدون نتیجه هم خواهد بود . اما اگر تصور کنیم که فلان کار توأم با موفقیت است ، آنگاه نیروهایی در درون ما ایجاد می شود که موجب تقویت روحیه ما برای انجام آن کار و بدست آوردن نتایج مثبت می گردد.    

 به خاطر داشته باشید که رفتار انسان نتیجه حالت روحی او است .

نسیم عزیزم

نجمه کلانتر همونی که گفتم دو سال اول دبیرستان عفاف بوده. الان یکی از بهترین دوستامه. وبلاگشم لینک وبلاگمه.  

 

تبریک میگم. وبلاگ خودتو لینک وبلاگ گروهیمون کن. باید بری توی قسمت لینک های روزانه و بعد آدرسشو وارد کنی. لازم نیست واسم دعوت نامه بفرستی.  

 

 

زندگی زیباست . و من غرق در شکرگزاری  خدا هستم...  

بی تا گلی

سلام نسیم من بلاخره وبلاگ ساختم کلی خوشحالم 

بهم کمک کن درین زمینه در ضمن ایمیلتم بده تا برات دعوت نامه بفرستم 

بی بی زووووووووون

سلام به نسیم گلم  

از قانون جذب برات بگم اکثر چیزایی که برام پیش میاد تو زمینه درسیه چون فقط فکروذکرم همین شده الان تمام انرزیمو گذاشتم به فکر کردن در مورد اینکه ارشد برم پاریس البته اینو به هیچکی نگفتمو نمیخوام بگم چون میخوام روزی که به واقعیت پیوست همرو غافلگیر کنم(اینم یکی از رازای زندگیمه که فقط به تو گفتم!!!) میدونی یه ازمونی از طرف سفارت میگیرن اگه قبول شم ۲سال اقامت پاریسه که ارشدم همون ۲سال طول میکشه اگه بشه خوراکه....................................... 

ولی فعلا کاری نمیتونم کنم فقط تنها کار اینه که معدلمو همچنان بالاتر ببرم. 

خب بیخیال یکم از خودمون صحبت کنیم برام جالبه من از دیدن این همه اشنا تو دانشگام خوشحال نمیشم برا همینم همیشه میگفتم دانشگاه شهر دور رو دوست دارم اما تو که دوست داری واقعا عالیه!برا ارشدم که قرار بود بیام مشهد اما این اقا پاریسه ما رو احضار کرده و باید برم پیشش 

نسیم تو وبتم میرم هردفعه کنجکاو شدم بدونم این دخترنجمه کیه؟ 

خوش باشی دخترخاله جون

نسیم خانوم گل گلاب

سلام به بیتای عزیزم. میدونی چه قدر دوست دارم؟ این هوا!  

 

آره واقعا در روز صد بار منیره و سارا و شیما و رویا شمس و فرهاد جهانگیری و ... یه همه تربتی دیگه می بینم. واقعا که از این موضوع خیلی خوشم میاد که یه همه آشنا میبینم. ولی کاش مثلا با پسر های تربتی صمیمی تر بودیم تا یه موقع هایی کار همو راه مینداختیم. یا حداقل بقیه میگفتن:  ااا! چه قدر تربتی ها با هم صمیمین! ولی باز مشهد مثل اصفهان جاهای تفریحی نداره. اونی هم که داره پایه واسه بیرون رفتن نیست. از یه لحظایی خوش به حال من از یه لحاظایی خوشا به حال تو. فعلا تنها تفریح من اومدن به نت و نوشتن واسه تویه.  

 

باورت می شه منی که توی تربت جام عینک دودی میزدم این جا روم نمیشه! مجبورم نور رو تحمل کنم ولی عینک نزنم اگر هم بزنم دخترامون منو خفه میکنن چی برسه به پسر ها... 

 

آره اگه بیای خیلی حال میده. فعلا نمیدونم چی مشه. دیر تر در موردش صحبت مکنیم. راستی با قانون جذب چه کردی. جذبیاتتو این جا بنویس ما هم بخونیم.

بی تا .......

سلام میبینم که کم کم وب داره رسمی میشه و تعداد بیشتر میشه!!!! 

خاله نسرین عزیز ورودتونو تبریک میگم خیلی باحالین که خودتون بدون کمک اومدین حال کردم 

نسیم یه چیز جالب یکی از بچه ها تو خوابگاه عینک دودی زده بود همه مسخرش میکردن یه دفعه من به ذهنم زسید و یاد تو افتادم و به بچه ها گفتم بابا این بیچاره عمل کرده الکی که عینک نزده 

سروناز یه جعبه شکلات خارجی  با یه کشتی چوبی باکلاس تو یه جعبه تلقی پر از تزیین گذاشته بود... 

تو هم خوب حال میکنی راه میری تو دانشگاه همش اشنا میبینی. 

خب منم که تو خوابگاهم اینترنت برام رایگان نیست هر روز پول میدم فقط دانشگاه رایگانه 

اگه کمتر میخوای بیای بگو تا منم کم بیام 

راستی من ۲۰ اسفند بلیت گرفتم اگه کلاساتون تا اون موقع تشکیل بشه دوست دارم بیم سر کلاساتون