وبلاگ برو بچه های اقوام ما

بزرگ شدیم...از هم جدا شدیم... اما هنو ز همدیگرو مثل بچگی ها دوست داریم

وبلاگ برو بچه های اقوام ما

بزرگ شدیم...از هم جدا شدیم... اما هنو ز همدیگرو مثل بچگی ها دوست داریم

شاد باش

سلام نسیم عزیز 

این حرفا چیه!!!!! من و تو لحظه سال تحویل رو با انرزی و هیجان گدروندیم مگه نمیگن هرطور لحظه سال تحویل باشی تا اخرسال همین طوری خب پس تا اخر سال باید ۲تامون سرحال باشیم  

درسته حجم درسات زیاده وسخت ولی یادت بیاد که چند ماه پیش روز شماری میکردی که دانشگاه و درسات شروع شه....... 

پس خوب باش وفکرای خوب بکن!!من خودم وقتی به درسا واینکه تا ۳ماه نمیتونم خونه بیام فکر میکنم حالم میگیره ولی سعی میکنم خودمو با درسا و کلاسای تفریحی سرگرم کنم 

کلاس شنا تو دانشگاه ثبت نام کردم از این هفته شروع میشه.  

کوهم رفتیم جو جالبی بود همه با هم اشنا شدیم ۸نفر بودیم.خوش گذشت 

اگه بشه میخوایم یه وبلاگه بچه های تربتیه دانشگاه های اصفهان درست کنیم اگه درست شد حتما بهت خبر میدم 

نسیم من تو رو دوست دارم و دوست ندارم ناراحت یا بی حال باشی.پس دفعه بعد نشنوم چشات خواب الوده یا بی حوصله باشی 

تلاش

 وَ اَن لَّیسَ للاِنسَانِ اِلّا مَا سَعَی وَ اَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُرَی ثُمَّ یُجزَاهُ الجَزاءَ الاَوفَی   

                                                                             (نجم/39-41)

نیست برای انسانی مگر آنچه خود سعی می کندو به دست می آوردو نتیجه سعی

 خود را به زودی می بیند.

 به قدم کوش تا به کام رسی                     مرد وامانده کاروان رس نیست

 هم زخودجوی هرچه می جوئی              که به غیرازتو در جهان کس نیست

                                                                                 (ابن یمین)

نسیم سال جدید

سلام بیتایی . این روزها افسرده و سرد شدم. درس ها مون خیلی زیاده . و من هم خالیم از هر احساس و هیجانی. دوستام می گن چرااینقدر چشات خواب آلوده! نمی دونم . چمه . ولی دیگه اصلا اون ادم شاد قدیمی نیستم. برام دعا کن.

بی تای سال جدید

سلام 

مثل همیشه هفته اول که بعد چند وقت ادم میاد خوابگاه دلگیره وسخت میگذره ولی از اونجایی که قراره ما ادمهای مثبتی باشیم سعی کردم خیلی سخت نگذره 

نسیم جون اون دیدار بچه های تربت که گفته بودم همین جمعه قراره بریم 

ازاین هفته هم میان ترمامون شروع میشه و باید خرخونیو شروع کرد  

امروز احمدی نژادگرامی اومده بود اصفهان!!!!! 

این خبرها وحرفای من...

نسیم

سلام چه خبرها؟ هیچ کی نیست ؟ من هم حرف خاصی ندارم!

آبدار چی شرکت مایکروسافت

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد

رئیس هیئت مدیره مصاحبهش کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت:

«شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین...


مرد جواب داد:

«اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»

رئیس هیئت مدیره گفت:

«متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین.و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»

مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد.نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه.

تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10 کیلویی گوجه فرنگی بخره.

یعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت.

در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایهش رو دو برابر کنه.

این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت.

مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه.

در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد.

به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت ....


پنج سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکاست.

شروع کرد تا برای آیندهی خانوادهش برنامه ربزی کنه، و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره.

به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد.

وقتی صحبت شون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»



نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید:

«شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین..

میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:

آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت Surprised