وبلاگ برو بچه های اقوام ما

بزرگ شدیم...از هم جدا شدیم... اما هنو ز همدیگرو مثل بچگی ها دوست داریم

وبلاگ برو بچه های اقوام ما

بزرگ شدیم...از هم جدا شدیم... اما هنو ز همدیگرو مثل بچگی ها دوست داریم

بی تا انرزی

درود(یه سلام متفاوت) هردفعه جوابای قشنگ میبینم برا همین با انرزی میام.... ما هم فعلا درسامون سبکه.چرا تنها باشی؟مگه سارا ایناوهم اتاقیات نیستن؟ 

درضمن اون خبر رو هم خودبابام گفتن!!!!!!!!من همون یه ذره درسی که دادنو سعی میکنم همش بخونم و خودمو با درس خوندن سرگرم کنم از درس خوندن لذت میبرم من سرشار از انرزی های مثبتم!نسیم من مطمئنم اونا هرچقدم زرنگ باشن تو قدرتشو داری که بین اونا بدرخشی مثل من راستی گواهینامت چی شد؟دلم برا رانندگی با تو ودنده عوض کردن تنگ شده 

اون کتابی که گفتی رو اتفاقا قبلا دیدم اما نخوندم اگه تونستم میگیرمش.یه دفترچه خوشگل سیمی گرفتم مخصوص برنامه ریزی های روزانه ماهانه ارزوها و افکاری که دارم وباید به واقعیت برسه...طبق گفته های قورباغه.راستی چند روز پیش پورنگ اومده بود اصفهان!امروزم قرائتی اومده دانشگامون ولی حسش نیست برم.بعضی وقتا از تنهایی و ارامش لذت میبرم . 

تو خوابگاه شما جو ولنتاین هست؟شنبه ولنتاینه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد